با انفجار فناوریهای دیجیتال و استفاده گسترده از رایانهها و موبایلهای هوشمند، عجیب بود اگر برندها به فکر دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی آنلاین نمیافتادند! فضای مجازی و پلتفرمهای آنلاین آنقدر در سالهای اخیر محبوب شدند که کسبوکارها شروع به آزمایش تاکتیکهای بازاریابی جدیدی کردند تا بتوانند مردم را در این فضاها هدف قرار دهند. این شد که دیجیتال مارکتینگ (به فارسی بازاریابی دیجیتال) متولد شد و به جایگاه امروزش رسید. امروز، صرف نظر از رویکرد، هدف و حوزه تخصصی، بازاریابی دیجیتال برای هر شرکتی ضروری و حیاتی است.
من، حسام الدین کیانی خواه، در این مقاله می خواهم به تعریف و مفاهیم اولیه دیجیتال مارکتینگ بپردازم. پس اگر هنوز هم در سال 2023 نمیدانید دیجیتال مارکتینگ چیست و با انواع کانال های دیجیتال مارکتینگ آشنا نیستید، با من همراه باشید.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
اگر ما اهداف تجاری خود را از طریق کانالهای دیجیتال یا آنلاین دنبال کنیم و در این پلتفرمها به دنبال مشتری باشیم، در حال انجام دیجیتال مارکتینگ هستیم.
این روزها مدت زمانی که مردم در برابر کامپیوتر، لپ تاپ، موبایل و تبلت میگذرانند به بالاترین حد خود رسیده است. بازاریابی دیجیتال از این واقعیت استفاده میکند و محصولات و خدمات را در سراسر اینترنت تبلیغ میکند.
یعنی کسبوکارها جامعه هدف خود را در جایی که بیشترین وقت خود را میگذرانند، هدف قرار میدهند. اینطوری مطمئن میشوند تلاشهای بازاریابیشان مؤثر واقع میشود.
دیجیتال مارکتینگ (digital marketing) یک اصطلاح کلی برای هر کاری است که یک شخص یا شرکت از طریق اینترنت برای تبلیغ و ارتباط با مشتریانش انجام میدهد. هدف از بازاریابی دیجیتال این است که محصولات یا خدمات برند، از طریق پلتفرمهای آنلاین مثل ایمیل، شبکههای اجتماعی و… به مشتریان بالقوه تبلیغ شده و در نهایت به فروش برسند.
تعریف دیجیتال مارکتینگ از نظر وبسایتهای معتبر بازاریابی
تعریف دیجیتال مارکتینگ از نظر سایت معتبر Investopedia
به استفاده از کانالهای دیجیتال برای بازاریابی محصولات و خدمات و در نهایت دستیابی به مشتریان، دیجیتال مارکتینگ گفته میشود. این نوع بازاریابی شامل استفاده از سایتها، تلفن همراه، شبکههای اجتماعی، موتورهای جستجو و سایر کانالهای مشابه است. بازاریابی دیجیتال با ظهور اینترنت در دهه 1990 رایج شد.
تعریف دیجیتال مارکتینگ از نظر سایت Hubspot
به تمام تلاشهای بازاریابی که در بستر اینترنت انجام شوند، دیجیتال مارکتینگ میگویند. در این نوع بازاریابی، کسبوکارها از کانالهای دیجیتال مانند موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی، ایمیل و… برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوۀ خود استفاده میکنند. این استراتژی ارتباطی شامل پیامهای متنی یا چندرسانهای میشود.
تعریف دیجیتال مارکتینگ از نظر سایت Mailchimp
هر نوع بازاریابی که برای ارائه پیام تبلیغاتی و سنجش تأثیر آن بر سفر مشتری، از دستگاههای الکترونیکی استفاده کند، دیجیتال مارکتینگ است. کمپینهای بازاریابی که بر روی رایانهها، موبایلهای هوشمند، تبلتها یا دستگاههای دیگر نمایش داده میشوند، جزئی از استراتژی دیجیتال مارکتینگ هستند.
چرا دیجیتال مارکتینگ؟!
پاسخ ساده است؛ چون بازاریابی دیجیتال نسبت به روشهای بازاریابی سنتی مخاطبان بسیار بیشتری جذب میکند. دسترسی اینترنت در سراسر جهان چندین برابر کانالهای سنتی بازاریابی مثل تلویزیون یا بیلبوردهای خیابانی است. بنابراین احتمال برقراری ارتباط و تعامل با مشتری در بستر اینترنت بسیار بالاست.
برندها با دیجیتال مارکتینگ میتوانند به شکل متمرکز برای جامعه هدف خود بازاریابی کنند. یعنی دیجیتال مارکتینگ روی ارزش یک مشتریِ بالقوه که به احتمال زیاد محصولات یا خدمات را خریداری میکند، سرمایهگذاری میکند.
دیجیتال مارکترها در پلتفرمهای آنلاین میتوانند اطلاعات دقیق و مهمی از مخاطبان هدف جمعآوری کنند. استراتژیهای بازاریابی دیجیتال انعطافپذیرند و سریعاً میتوان تغییرشان داد. مثلاً اگر مخاطبان هدف پلتفرم خود را جابهجا کنند، برند نیز میتواند بستر و قالب ارتباطی خود را تغییر دهد.
همه اینها دلایلی هستند که در چند سال اخیر برندها نسبت به بازاریابی آنلاین استقبال بینظیری از خود نشان دادهاند.
مزایای دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکارهای مختلف
به دلیل کانالهای ارتباطی مختلف و ابزارهای تحلیل شگفتانگیزی که در فضای اینترنت وجود دارد، دیگر کمتر برندی را سراغ داریم که سراغ دیجیتال مارکتینگ نرفته باشد.
حالا نسبت به دو یا سه سال قبل، برندها از ابزارهای دیجیتال مختلفی برای جذب سرنخها و درک رفتار و ترجیحات مشتریان استفاده میکنند. این یعنی دیجیتال مارکتینگ مزایایی دارد که هیچ برندی نمیتواند بیخیالش شود!
از مهمترین مزایای دیجیتال مارکتینگ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دسترسی محلی و جهانی
در فضای اینترنت افراد میتوانند یک تبلیغ را از سراسر جهان ببینند. همچنین تبلیغات محلی نیز به خوبی قابل اجراست و برندها میتوانند در منطقه جغرافیایی مدنظرشان، تبلیغات هدفمند محلی داشته باشند. این موضوع از نظر زمانی هم صادق است. به غیر از رویدادهای زنده مانند وبینار یا ویدئوهای لایو، محتوای بازاریابی دیجیتال در هر بازه زمانی که برند در نظر داشته باشد قابل مشاهده است.
هدف قراردادن مخاطبان خاص
طی کمپینهای دیجیتال مارکتینگ، برند میتواند ارتباط خود را از طریق ایمیل یا پلتفرمهای اجتماعی با جامعه هدف حفظ کند. با درگیرکردن مشتریان در یک جغرافیا، صنعت یا شبکه اجتماعی خاص، کسبوکارها شانس بسیار بیشتری برای جذب مشتری و افزایش درآمد دارند. مزیتی که در بازاریابی سنتی کمتر مشاهده میکنیم.
مقرون به صرفه بودن
دیجیتال مارکتینگ نسبت به انواع سنتی بازاریابی مانند بیلبورد یا تبلیغات تلویزیونی هزینه کمتری دارد. حتی خیلی وقتها شاهد این هستیم که تبلیغ از طریق کمپینهای ایمیلی یا بازاریابی محتوا تقریباً هیچ هزینهای ندارد. حتی کسبوکارهای کوچک و نوپا هم میتوانند یک وبسایت راهاندازی کنند، شبکههای اجتماعی خود را داشته باشند و با انتشار محتوای وبلاگی به بازاریابی محتوا بپردازند.
تبلیغ از طریق کانالهای سفارشی
دیجیتال مارکتینگ محدودیتی از نظر تعداد کانالهای بازاریابی ندارد. تنها کاری که برندها باید انجام دهند این است که بسته به پلتفرمی که در آن فعالیت میکنند، لباس متفاوتی بپوشند!
ازآنجا که هر کانال الزامات و اصول مربوط به خود را دارد، برندها باید موقع ورود به یک کانال دیجیتال خاص، در صورت نیاز روشهای خود را اصلاح کنند و محتوای متفاوتی در نظر بگیرند. مثلاً تبلیغ در اینستاگرام با تبلیغ در لینکدین زمین تا آسمان فرق دارد.
ROI قابل اندازهگیری
اگر در حوزه تجارت فعالیت داشته باشید، حتماً با مفهوم «بازده سرمایهگذاری» (ROI) آشنا هستید. در بازاریابی سنتی، اندازهگیری ROI ممکن است دشوار و گاهی غیرممکن باشد. اما در دیجیتال مارکتینگ، اثربخشی هر کمپین به صورت بلادرنگ و لحظهای قابل مشاهده است. از این رو مدیران کسبوکار میتوانند برای افزایش درآمد و سود خود تصمیمات آگاهانه بگیرند و در صورت نیاز تغییر جهت دهند.
ارتباط فوری با مشتریان
مشتریان امروزی معمولاً قبل از خرید یک سری تحقیقات آنلاین انجام میدهند و کامنتها و نظرات را ارزیابی میکنند. در اغلب موارد این فرایند با موتور جستجو شروع میشود. به این ترتیب، کسبوکارهایی که روی استراتژیهای سئو (SEO) ، کمپین های ادز (SEM) و PPC سرمایهگذاری کرده باشند، بلافاصله میتوانند با مشتریان ارتباط برقرار کنند.
دیجیتال مارکتینگ چه تفاوتی با بازاریابی سنتی دارد؟
تا اینجا کم و بیش به این سؤال پاسخ دادیم. شاید بزرگترین تفاوت این دو روش بازاریابی، توانایی جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها در دیجیتال مارکتینگ باشد. برخلاف روشهای سنتی، تیمهای بازاریابی دیجیتال میتوانند برای دستیابی به اهداف تجاری و بازاریابی خود، در لحظه تصمیمات مبتنی بر داده بگیرند.
تفاوت مهم دیگر، بستری است که مخاطب از طریق آن با پیام بازاریابی مواجه میشود. بازاریابی سنتی از بسترهایی مثل روزنامه، مجله، تلویزیون، آگهی کاغذی یا بیلبورد شهری استفاده میکند، در حالی که بازاریابی دیجیتال سراغ شبکههای اجتماعی و وبسایتها میرود.
بازاریابی سنتی اصطلاحاً «ایستا» است و اغلب به عنوان ارتباطات یکطرفه از آن یاد میشود. چراکه مشتریان نمیتوانند از طریق بیلبورد یا تبلیغات چاپی با کسبوکار تعامل داشته باشند. اما بازاریابی دیجیتال یک فرایند همیشه در حال تغییر و پویاست. به هیچ وجه یکطرفه نیست و همیشه راهی برای ارتباط دوطرفه میان برند و مشتریان بالقوه فراهم است.
البته این را نباید فراموش کنیم که بازاریابی «سنتی» به معنای قدیمی بودن آن نیست. بازاریابی سنتی هنوز هم نقش مهمی در زندگی مردم دارد و بسیاری از برندهای بزرگ دنیا هنوز از این روشهای بازاریابی استفاده میکنند.
انواع کانالهای دیجیتال مارکتینگ
امروزه کانالهای زیادی برای بازاریابی دیجیتال وجود دارد و تعدادشان دارد روزبهروز بیشتر میشود. با این حال من در ادامه به مهمترین کانالهای دیجیتال مارکتینگ اشاره میکنم که برندها برای توسعه کسبوکار خود قطعاً میتوانند روی آنها حساب کنند:
بازاریابی شبکههای اجتماعی
بازاریابی شبکههای اجتماعی یا Social media marketing یکی از اصلی ترین کانال های دیجیتال مارکتینگ است و به شرکتها کمک میکند میزان آگاهی از برند را افزایش دهند، با مشتریان تعامل داشته باشند و ترافیک مطلوبی به سمت سایت خود هدایت کنند.
پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، آپارات، تلگرام، یوتیوب، فیسبوک، توییتر، لینکدین، تیکتاک و پینترست، همگی برای ارتباط و برقراری ارتباط با مشتریان احتمالی واقعاً عالی هستند و پتانسیل بالایی دارند.
شبکههای اجتماعی بستری عالی برای دستیابی به مخاطب خاص و هدفمند و سپس ارتباط مستقیم با اوست. اینکه از کدام پلتفرم اجتماعی استفاده کنیم بستگی به این دارد که قرار است چه کسی را هدف قرار دهیم.
هر شبکه اجتماعی مخاطبین و البته محتواهای خاص خودش را دارد؛ اما تقریباً همه آنها تمرکز بالایی روی ویدئو و تصویر دارند. مشخصاً پلتفرمهای جدیدی در آینده به ظهور خواهند رسید، بنابراین دیجیتال مارکترها باید به طور مداوم تاکتیکهای بازاریابی خود را اصلاح کنند و تطبیق دهند. در این صورت میتوانند از هر پلتفرم حداکثر استفاده را ببرند. مثلاً TikTok قبل از سپتامبر 2016 وجود نداشت و حالا نسبت به لینکدین، توییتر، پینترست یا اسنپچت کاربران بیشتری دارد!
بازاریابی محتوا
اگر به فکر جذب، هدایت، آموزش، اطلاعرسانی و سرگرمی مشتریان بالقوه خود هستیم، به هیچ وجه نباید بیخیال بازاریابی محتوا یا Content Marketing شویم. این استراتژی برای جلب اعتماد و خلق حس وفاداری در مشتریان اهمیت زیادی دارد.
در بازاریابی محتوایی ما سعی داریم با ارائه ارزش رایگان در قالب تولید محتوا به مشتری برسیم.
اما یک سوال : محتوا چیست؟
محتوا به متن، ویدئو یا تصویری گفته میشود که یک برند با هدف تبلیغ تولید میکند و از طریق وبسایت، شبکههای اجتماعی یا ایمیل منتشر میکند.
بازاریابی محتوا بدون سئو (SEO) امکانپذیر نیست. سئو یعنی انتشار محتوای مرتبط و ارزشمند برای مخاطبان هدف با درنظرگرفتن شرایط بهینه سازی برای موتورهای جستجو. توجه به سئو در بازاریابی محتوا باعث میشود سرعت جذب سرنخ بالاتر برود و مخاطبین هدفمندتری به سمت محتوا جذب شوند.
خلاصه اینکه بازاریابی محتوا مهم است و آمارهای زیادی برای اثبات آن وجود دارد:
- 84 درصد از مصرفکنندگان انتظار دارند برندها محتوای سرگرمکننده و مفیدی ارائه دهند.
- 62 درصد از کل شرکتهایی که حداقل 5000 کارمند دارند، به طور روزانه تولید محتوا میکنند.
- 92 درصد از بازاریابان برای محتوا به عنوان یک دارایی مهم ارزش قائل هستند.
تحقیقات نشان میدهند استفاده از قانون 80/20 در بازاریابی محتوا معجزه میکند. این قانون میگوید 80 درصد از تلاش ما باید بر ارائه ارزش به مشتریان متمرکز باشد و در 20 درصد محتوا میتوانیم در مورد برند و محصولاتمان اطلاعات خاصی به مشتری بدهیم.
بازاریابی سئو (SEO)
سئو علم و هنر جذاب کردن سایت و محتوا برای موتورهای جستجو است. البته کمی قبلتر با بهینهسازی برای موتورهای جستجو یا SEO آشنا شدیم.
سئو بیشتر از اینکه یک نوع خاص از دیجیتال مارکتینگ باشد، یک ابزار بازاریابی است. اما به دلیل اهمیتی که دارد، باید آن را به عنوان یکی از کانالهای مهم ذکر کنیم.
سئو یک علم است زیرا برای دستیابی به بالاترین رتبه ممکن در موتور جستجو، شما ملزم به تحقیق و سنجش فاکتورهای رتبه بندی هستید. کیفیت محتوا، کلمات کلیدی، سطح تعامل کاربر با محتوا، سازگاری با موبایل و تعداد و کیفیت لینکهای ورودی همگی از عواملی هستند که یک متخصص سئو باید آنها را بررسی کرده و بهبود ببخشد.
استفاده استراتژیک از این عوامل، سئو را به یک علم تبدیل میکند، اما غیر قابل پیشبینی بودنش باعث میشود یک هنر باشد.
در زمینه سئو، هیچ قانون قاطعی برای کسب رتبه بالا وجود ندارد. گوگل تقریباً به طور مداوم الگوریتم های خود را تغییر میدهد. بنابراین برای موفقیت در دیجیتال مارکتینگ، باید عملکرد سایت خود را از نظر سئو مدیریت کنید تا همچنان ترافیک و نرخ تبدیل بیشتری داشته باشید.
بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing) یک مدل تبلیغات آنلاین است که برای هدایت ترافیک به سایتها و صفحات فروش محصول استفاده میشود. تبلیغات پرداخت بهازای کلیک گوگل یا همان PPC (گوگل ادز) یک نمونه از بازاریابی موتورهای جستجو است.
در این روش دیجیتال مارکتینگ، ما برای نشان دادن پیامهای بازاریابی خود به مخاطب، بنر یا متن تبلیغاتیمان را به موتور جستجو (یا سایت میزبان) میسپاریم. جایی که مخاطبین هدف ما در آنجا رفتوآمد دارند. حالا هر بار که کاربر روی تبلیغ ما کلیک میکند، ناشر آگهی کمیسیون دریافت میکند.
هر کمپین PPC یک یا چند اقدام هدف دارد. منظور از اقدام هدف، کاری است که بیننده باید پس از کلیک بر روی تبلیغ انجام دهد. این کارها میتوانند معاملاتی یا غیر معاملاتی باشند. مثلاً بعضی وقتها هدف از تبلیغ خرید است، اما گاهی ممکن است هدف ما ثبتنام در خبرنامه برند یا تماس با دفتر شرکت باشد.
اگر به فکر این روش بازاریابی هستید، گوگل و اکثر سایتها و شبکههای اجتماعی فرصتهای جالبی برای PPC ارائه میدهند.
بازاریابی ایمیلی
ایمیل مارکتینگ یا Email Marketing یکی از بهترین و کارآمدترین راهها برای جذب و هدایت مشتریان فعلی و بالقوه است. برندها از طریق ایمیل با مخاطبین خود ارتباط برقرار میکنند تا محصولات جدید یا رویدادها را اطلاعرسانی کنند. برای شروع کمپین بازاریابی ایمیلی به یک لیست بلندبالا از مخاطبین هدف نیاز داریم و البته، محتوایی جذاب برای ایمیل.
محتوای ایمیل میتواند شامل مشخصات فنی محصول خریداریشده، اخبار جذاب برند، پیشنهادهای تخفیف، داستانهای موفقیت مشتری یا لینکهایی به مقالات جدید سایت باشد.
فراموش نکنیم برای اینکه ایمیلهای ما باز و خوانده شوند، ارائه ارزش خیلی مهم است. تجربه نشان داده تولید محتوای شخصیسازیشده و پیشنهادهای مرتبط با هر مخاطب، احتمال افزایش تعامل را بیشتر میکند.
همیشه باید بین ارسال ایمیلهای زیاد یا اصلاً ایمیل نفرستادن تعادل ایجاد کنیم. هر ایمیل باید یک فراخوان اقدام یا CTA داشته باشد که ما را به هدف بازاریابیمان نزدیک کند.
خلاصه اینکه بازاریابی ایمیلی را دست کم نگیریم. این روش یکی از قدیمیترین و شناختهشدهترین انواع بازاریابی دیجیتال است که توسط بازاریابان B2B و B2C به طور یکسان مورداستفاده قرار میگیرد.
بازاریابی ویدئویی
گل سرسبد بازاریابی دیجیتال در عصر حاضر بازاریابی ویدئویی یا Video Marketing است. شاید قبلاً بازاریابی ویدئویی فقط به مربوط به یوتیوب یا اینستاگرام بود، اما الان پایش به مقالات سایت هم باز شده. سایتها برای اینکه محتوایشان در نتایج گوگل رتبه بالایی کسب کند، مجبورند در کنار محتوای متنی جایی برای ویدئو هم داشته باشند.
چرا ویدئو مارکتینگ یکی از قویترین کانالهای دیجیتال مارکتینگ در عصر حاضر است؟ چون مردم ویدئو را دوست دارند. آنها تمایل دارند به جای خواندن متنهای طولانی و تخصصی، برای سرگرمی و تحقیق، ویدئو تماشا کنند و آنها را به اشتراک بگذارند.
بسیاری از خریداران B2B و مصرفکنندگان B2C به کمک ویدئو تصمیم به خرید میگیرند. تولید محتوای ویدئویی کلید جلب توجه مشتری به سمت برندمان است. دامنه توجه مردم در فضای آنلاین کوتاه است. بنابراین اگر ویدئوها جذاب شروع شوند و مفید و متمرکز باقی بمانند، شانس جذب مشتری تا حد زیادی بالاتر میرود.
بازاریابی وابسته یا همکاری در فروش
ما در همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing) با یک پلتفرم، شرکت یا سایت به توافق میرسیم که در ازای فروش یا جذب مشتری برای ما، به آنها پولی بپردازیم.
در واقع ما اینجا یا میزبان هستیم، یا مهمان.
اگر مهمان باشیم، سایت یا اینفلوئنسر لینک محصولات ما را منتشر میکند و ما در ازای هر خرید یا هر بازدید (بسته به توافق) پولی به آنها میپردازیم. در مقابل، اگر میزبان باشیم، لینک محصولات یک برند را در پلتفرم خودمان منتشر میکنیم و در ازای هر خرید یا هر بازدید (بسته به توافق) کمیسیون دریافت میکنیم.
بعضی از افیلیت مارکترها ترجیح میدهند فقط محصولات یک شرکت را بررسی و تبلیغ کنند. این کار ممکن است در پروفایل اجتماعی، وبلاگ یا یک سایت شخص ثالث اتفاق بیفتد. اما برخی بازاریابان دیگر با چند برند مختلف کار میکنند و چندین کانال درآمدی دارند.
یکی از انواع این روش های بازاریابی اینفلوئنسر مارکتینگ است. در این نوع بازاریابی، برندها برای تبلیغ محصول خود به یک اینفلوئنسر در یک پلتفرم خاص مثل یوتیوب یا اینستاگرام کمیسیون یا پورسانت میپردازند.
بازاریابی با محتوای حمایت شده (Sponsored content)
در این روش بازاریابی دیجیتال، یک برند برای تولید یا تبلیغ محتوایی که محصول یا خدماتش را برجسته میکند، به کسبوکار دیگری پول پرداخت میکند. محتوای حمایتشده نوعی بستر تبلیغاتی نسبتاً جدید است که هزینه آن توسط بازاریاب پرداخت میشود، اما وظیفه بهاشتراکگذاری آن با ناشر دیگری است.
کار کردن روی این نوع محتوا زمانی جذابتر میشود که مخاطبین سایت ناشر محتوا، مخاطبین هدف خودمان باشند. سایت (یا صفحۀ اجتماعیِ) ناشر محتوا باید قبلاً درباره موضوعاتی که با برندمان همسو هستند صحبت کرده باشد. در این صورت، مخاطبان به جای اینکه فکر کنند در حال مشاهده تبلیغ هستند، باز هم احساس یادگیری دارند. همین موضوع برندمان را معتبرتر، بهیادماندنیتر و قابل اعتمادتر جلوه میدهد.
این را به یاد داشته باشیم که طبق آمار، بازاریابی با محتوا همیشه سه برابر بیشتر از تبلیغات پولی سرنخ میگیرد.
بازاریابی پیامکی (SMS)
خیلی از متخصصین حوزه تجارت معتقدند هر نوع بازاریابی که برای انتشار پیامهای تبلیغاتی از دستگاههای الکترونیکی استفاده کند، دیجیتال مارکتینگ است. اگر این تعریف را قبول داشته باشیم، باید استفاده از پیامک (SMS) برای ارسال تبلیغات به مشتریان را نیز جزو کانالهای دیجیتال مارکتینگ بهحساب آوریم.
در کنار بازاریابی ایمیلی، پیامهای متنی مستقیمترین راه برای ارتباط با مشتریان است. البته اینجا پیامها باید مختصر و مفید باشند تا تأثیر لازم را روی مخاطب بگذارند. تیمهای بازاریابی میتوانند از سرویس پیام کوتاه (SMS) که فقط متنی هستند یا پیامهای چندرسانهای (MMS) استفاده کنند.
تبلیغات بومی (Native Advertising)
تبلیغات بومی نوعی بازاریابی پنهان است. این نوع تبلیغات در پاسخ به بدبینی مصرفکنندگان امروزی نسبت به تبلیغات ابداع شده. به هر حال خیلی از افراد از بچگی احساس میکنند تبلیغات کاری مغرضانه است و در نتیجه، آن را نادیده میگیرند.
یک تبلیغ بومی، قبل از اینکه برود سر اصل مطلب، تعصبات مخاطب را با ارائه اطلاعات مفید یا سرگرمی دور میزند! یعنی در این روش، جنبه «تبلیغاتی» پیام بازاریابی کمرنگتر است و برند سروصدای کمتری به پا میکند. تبلیغات بومی میتواند چند مدیای مختلف (تصویر، متن، ویدئو، مقالات بلاگ یا…) را شامل شود.
بازاریابی چندکاناله چیست؟
مشتریان امروزی دوست دارند از کانالی به کانال دیگر بروند. آنها مدام در شبکههای اجتماعی ماندگار نیستند و بسته به نیازشان ممکن است سری به موتور جستجو بزنند. ما به عنوان دیجیتال مارکتر برای اینکه بتوانیم یک تجربه یکپارچه به مشتری ارائه کنیم، باید با آنها همراه باشیم و همه کانالهایمان باید با لحن و پیام برند هماهنگ باشند.
استراتژی بازاریابی بین کانالی (Cross-Channel Marketing) یا بازاریابی چندکاناله (Multichannel Marketing) از انواع کانالهای بازاریابی برای رسیدن به هدف برند استفاده میکند. حتی میتواند شامل بازاریابی سنتی نیز شود.
شبکههای اجتماعی، ایمیل، وبسایت، تلویزیون و رادیو هر کدام میتوانند برای هدف خاصی مفید باشند. هرچه اطلاعات بیشتری در مورد ترجیحات و علایق مشتریان خود داشته باشیم، بهتر میتوانیم کانالهای مناسب بازاریابی را انتخاب کنیم.
به یاد داشته باشیم بازاریابی نوعی داستانسرایی است. اگر در حین روایت داستان ناگهان جزئیات تغییر کنند، مخاطب گیج میشود. یا اگر لحن و صدا تغییر کند همین اتفاق خواهد افتاد. مشتری قادر به ادامه دادن نخواهد بود. بنابراین سعی کنید در همه کانالها حضور داشته باشید و یک تجربه یکپارچه رقم بزنید.
دیجیتال مارکتینگ چه کاربردهایی دارد؟
بدون شک پلتفرمها و دستگاههای دیجیتال طیف وسیعی از فرصتها و کاربردها را در اختیار برندها قرار میدهند. به لطف این پلتفرمها، بازاریابی محصولات و خدمات در همه جای سفر مشتری امکانپذیر است. در ادامه چند مورد از کاربردهای دیجیتال مارکتینگ را به طور مختصر بررسی خواهم کرد.
رسانه تبلیغاتی
پلتفرمهای دیجیتال مارکتینگ قبل از هر چیز، یک بستر تبلیغاتی عالی هستند. برای ایجاد آگاهی از برند و خلق تقاضا برای محصولات، بازاریابی در وبسایتها و شبکههای اجتماعی همواره یک استراتژی برنده است.
ابزاری برای دریافت فیدبک
یکی از مهمترین کاربردهای دیجیتال مارکتینگ این است که میتواند به عنوان ابزاری برای دریافت بازخورد از مشتریان استفاده شود.
بستری برای معاملات فروش
در حال حاضر خرید آنلاین محصولات در حال تبدیل شدن به رایجترین روش خرید است. چه کسی میتواند این موضوع را انکار کند؟ کانالهای دیجیتال مارکتینگ بستری عالی برای مذاکرات و معاملات فروش هستند.
روشی برای جذب سرنخ
با تأسیس فروشگاههای آنلاین و بازاریابی در فضای اینترنت، ابزارهای متعددی برای شناسایی، پیگیری و جذب سرنخ ابداع شدند.
بهبود خدمات مشتری
اگر به بازاریابی در فضای دیجیتال مشغول باشید، همواره در دسترس مشتریان هستید. این یعنی اجرای خدمات مشتری در بالاترین سطح ممکن!
دیجیتال مارکتر کیست؟ و دقیقاً چه کاری انجام میدهد؟
بازاریاب دیجیتال یا اصطلاحاً دیجیتال مارکتر، مسئول استفاده از انواع کانالهای دیجیتال برای افزایش آگاهی از برند و جذب سرنخ است. بنابراین یک دیجیتال مارکتر که در یک شرکت استخدام میشود، وظایف زیر را خواهد داشت:
- راهاندازی انواع کمپینهای بازاریابی مانند ایمیل، شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجو
- بهبود سایت (های) شرکت
- بهبود شبکههای اجتماعی شرکت
- بهبود اپلیکیشن موبایل شرکت
- اجرای تجزیهوتحلیل دقیق برای شناسایی نقاط ضعف و قوت تیم بازاریابی
زیبایی کار کردن در دنیای دیجیتال مارکتینگ این است که میتوانیم از میان کانالها و حرفههای مختلفی که وجود دارد، روی یک یا دو مهارت موردعلاقه خود تمرکز کنیم و در آن استاد شویم. اگر بتوانیم راهی برای نشان دادن مهارتها و اعتبار اخلاقی خود پیدا کنیم، مطمئناً درآمد بالایی در انتظارمان خواهد بود.
البته در کشور ما اغلب مدیران تمایل دارند دیجیتال مارکتر در همه زمینهها و همه کانالهای بازاریابی متخصص و خبره باشد. در حالی که شرکتها میتوانند مسئولیت کانالهای مختلف را بین اعضای یک تیم تقسیم کنند.
طراحی و اجرای استراتژی دیجیتال مارکتینگ
مطمئناً فرایند طراحی و اجرای استراتژی دیجیتال مارکتینگ مراحل بسیاری دارد و برای بررسی دقیق آن میتوان چندین جلد کتاب نوشت. هر کسبوکاری نیازها و اهداف منحصر به فرد خود را دارد. به همین ترتیب، طراحی و اجرای استراتژی دیجیتال مارکتینگ از یک برند به برند دیگر تغییر خواهد کرد. اما تجربه ثابت کرده جدای از جزئیات منحصربهفرد، خیلی از کسبوکارها فرایند مشابهی را طی میکنند که من در ادامه به آن اشاره کردهام.
قدم اول) شناسایی اهداف بازاریابی
در اولین قدم باید اهدافمان را بشناسیم. از راهاندازی کمپین بازاریابی دیجیتال خود به دنبال چه چیزی هستیم؟ افزایش فروش؟ جذب سرنخ؟ افزایش آگاهی از برند؟
قدم دوم) درک صحیح فرایند فروش
برای به حداکثر رساندن مزایای دیجیتال مارکتینگ، باید فرایند فروش دیجیتال و نحوه خرید دیجیتال توسط مشتریان را درک کنیم.
قدم سوم) شناسایی مشتریان هدف
در مرحلۀ بعد، نیاز به شخصیتها یا اصطلاحاً پرسوناهای خریدار داریم. مشتری ایده آل ما کیست؟ دقیقاً چه کسی قرار است برای خرید کالاها یا خدمات ما به سایتمان مراجعه کند؟ با تحقیق درست و اصولی قطعاً میتوانیم مشتریان خود را بشناسیم و در مورد رفتارهایشان (مثلاً شیوۀ معاشرت آنلاین آنها) اطلاعات دقیقی کسب کنیم.
قدم چهارم) انتخاب کانالهای بازاریابی
حالا که جامعه هدف خود را شناختیم، نوبت به شناسایی بهترین کانالهای بازاریابی دیجیتال برای دستیابی به مشتریان میرسد. این خیلی مهم است که انرژی، زمان و بودجه خود را روی پلتفرمهایی سرمایهگذاری کنیم که بیشترین سود را برایمان خواهند داشت.
قدم پنجم) تعیین معیارهایی واضح برای سنجش موفقیت
برای ارزیابی استراتژی بازاریابیمان نیاز به معیارهایی واضح و دقیق داریم. با استفاده از این معیارها که اصطلاحاً «معیارهای کلیدی عملکرد» یا KPI نامیده میشوند، میتوانیم پیشرفتمان را طی مسیر اندازهگیری کنیم. خوشبختانه ابزارها و نرمافزارهای آنالیز دیجیتال مارکتینگ مثل گوگل آنالیتیکس و … این کار را برایمان آسان کردهاند.
قدم ششم) انعطاف و انجام تغییرات لازم
بعد از طراحی و اجرای استراتژی دیجیتال مارکتینگ، همیشه باید جایی برای انعطاف و اعمال تغییرات در نظر داشته باشیم. فناوری و تکنیکهای بازاریابی همواره باید بهروز باشند. البته این را فراموش نکنیم که در شیوۀ پیامرسانی و دیزاین برندمان، یکپارچگی را حفظ کنیم تا به مرور زمان تشخیص برند برای مشتریان آسان شود.
بازاریابی دیجیتال B2B در مقابل B2C
از نظر نوع مشتری، بازاریابی دیجیتال را میتوان به دو نوع بازاریابی کسبوکار به کسبوکار (B2B) و کسبوکار به مصرفکننده (B2C) تقسیم کرد.
در بازاریابی دیجیتال B2B یک شرکت با هدف یافتن شرکت دیگری که محصولات یا خدماتش را خریداری کند، به استفاده از کانالهای دیجیتال میپردازد. اما در بازاریابی دیجیتال B2C یک شرکت با هدف جذب «افراد» و تبدیل کردن آنها به مشتری، به تبلیغ در فضای آنلاین میپردازد. بازاریابی دیجیتال B2C به خلق تجربه دلپذیر برای مشتریان و همراهی آنها در سفر خریدار توجه بیشتری دارد.
مشتریان B2B معمولاً فرایند تصمیمگیری طولانیتری دارند، چراکه معمولاً برای خرید به نظر تخصصی چند نفر نیاز است. اما مشتریان B2C فقط به نظر و سلیقۀ خود متکی هستند و میتوانند بر اساس احساسات یا خلقوخوی آن لحظه خود تصمیم به خرید بگیرند. بنابراین باید احساس خوبی در مشتری ایجاد کرد.
در هر حال، دیجیتال مارکتینگ در هر دو حالت B2B و B2C کار میکند، اما طبیعتاً شیوهها و پلتفرمها متفاوت خواهد بود. اگر یادتان باشد، بالاتر گفتیم که استراتژی دیجیتال مارکتینگ همواره بر پایه مشتری طراحی میشود.
چالشهای اصلی دیجیتال مارکتینگ
علیرغم تمام مزایا و نقاط قوت، بازاریابی دیجیتال سه چالش اساسی دارد:
- زمانبر است. برندها باید به طور مستمر در کانال های بازاریابی خود تولید محتوا کرده و کمپینهای بازاریابی خود را بهینه کنند.
- شدیداً رقابتی است. بازاریابان برای موفقیت در این فضا باید با تکیه بر تکنیکهای جذاب، برند خود را بین رقبا برجسته و متمایز کنند.
- نسبت به بازاریابی سنتی نیاز به تخصص بیشتری دارد. بازاریابان دیجیتال باید بر نحوه کارکرد سایتها، شبکههای اجتماعی و تکنولوژیهای روز دنیا مسلط باشند.
دیجیتال مارکتینگ چقدر هزینه دارد؟
هزینه بازاریابی دیجیتال بر اساس اندازه هر کسبوکار، درآمد و اهدافش بسیار متفاوت است. استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ کاملاً انعطافپذیر هستند. همین انعطاف باعث میشود این استراتژی تقریباً برای هر کسبوکاری با هر اندازه، مزایای زیادی به همراه داشته باشد.
با چنین طیف وسیعی از روشها و استراتژیها، قطعاً نمیتوان یک برچسب قیمتی یکسان برای دیجیتال مارکتینگ ارائه کرد. اما به طور کلی سه سطح هزینهای وجود دارد که برندها میتوانند با توجه به صنعت، منابع مالی و هدف خود، یکی از آنها را انتخاب نمایند.
سطح یک) دیجیتال مارکتینگ پایه
استارتاپها و کسبوکارهای کوچک معمولاً بودجه زیادی برای دیجیتال مارکتینگ ندارند. بنابراین باید روی روشهای کمهزینهتر تمرکز کنند. در این سطح میتوان از وبسایت، مقالات بلاگ و شبکههای اجتماعی برای بازاریابی محصولات یا خدمات استفاده کرد.
سطح دو) دیجیتال مارکتینگ متوسط
کسبوکارهای متوسط تمایل دارند جریانهای درآمدی خود را به طور پیوسته افزایش دهند. از آن طرف توانایی صرف هزینه بیشتری برای دیجیتال مارکتینگ دارد. در این سطح، میتوان استراتژیهای SEO، SEM، PPC و بازاریابی ایمیلی را در نظر گرفت.
سطح سه) دیجیتال مارکتینگ پیشرفته
برندهای بزرگ، بازاریابی دیجیتال را به شیوهای جامع و اغلب جهانی اجرا میکنند. این کسبوکارها با توجه به بودجه و منابع مالی زیادی که دارند، همواره در اکثر کانالهای دیجیتال مارکتینگ کمپین در حال اجرا دارند.
آینده دیجیتال مارکتینگ چگونه خواهد بود؟
صرف نظر از آینده، مشتریان فعلی در دنیای دیجیتال انتظار تجربهای منحصر به فرد، شخصی و یکپارچه دارند. ما فقط یک لحظه وقت داریم توجهشان را جلب کنیم و آنها را با پیامی قوی و تجربهای لذتبخش به سمت برند خود بکشانیم.
در واقع چیزی که عوض نمیشود، همین است. روانشناسی انسان قرنهاست با اوست و قرار نیست تغییر کند. بازاریابی یعنی شناخت نیازهای مشتری و استفاده از این نیازها برای تبلیغ برندمان.
اگر این نگرش را داشته باشیم، آینده همین اکنون است. ما روانشناسی انسان را نمیتوانیم پشت سر بگذاریم. اما به عنوان یک دیجیتال مارکتر باهوش چه کاری باید انجام دهیم که همیشه بهروز بمانیم؟
باید یک ذهنیت دادهمحور داشته باشیم. دادهها در هر زمانی به ما کمک میکنند مشتریان را بهتر درک کنیم و نیازهایشان را پیشبینی کنیم. ما برای دریافت حجم عظیمی از دادههای مرتبط و به دنبال آن، ارائه خدمات بهتر به مشتریان، به اتوماسیون بازاریابی نیاز داریم.
منظور از اتوماسیون بازاریابی چیست؟
اتوماسیون بازاریابی به این معنی است که برای بهبود کارایی و ارتباط تبلیغات، از نرمافزارهای دیجیتال مارکتینگ استفاده کنیم. نرمافزارهای اتوماسیون بازاریابی به شرکتها کمک میکنند انتظارات مشتری را به صورت لحظهای پیگیری کنند و به آن انتظارات پاسخ مناسب بدهند. اتوماسیون بازاریابی مزایای زیادی دارد که از میان آنها به طور خلاصه میتوان به 3 مورد زیر اشاره کرد:
- جمعآوری و آنالیز دادههای مشتری
- طراحی کمپینهای بازاریابی هدفمند
- ارسال پیامهای بازاریابی در زمان مناسب برای مخاطبان مناسب
- طراحی استراتژی بازاریابی شخصی برای هر مشتری
و اما کلام آخر …
وقتی نگاهی به شبکههای اجتماعی یا گوگل بیندازیم، میبینیم اکثر شرکتها به سمت بازاریابی در فضای آنلاین رفتهاند. چرا؟ چون به نظر میرسد گوگل، اینستاگرام و سایر پلتفرم های دیجیتال درآمد بیشتری نسبت به کانالهای سنتی نصیبشان میکند. به هر حال چه بخواهیم چه نخواهیم، چشمهای بیشتری به فضای دیجیتال دوخته شده است.
در این مقاله جامع سعی کردم تعریف دیجیتال مارکتینگ و انواع کانال های آنرا به شما خواننده گرامی معرفی کنم. در پایان هم گریزی کوتاه به چالشها و چشماندازهای آن زدیم. دیدیم اگر برای تبلیغ محصولات و خدمات خود از کانالهای دیجیتال و دستگاههای الکترونیکی هوشمند استفاده کنیم، در حال بهکارگیری بازاریابی دیجیتال هستیم. یک استراتژی جامع که اگر به درستی اجرا شود، حتماً جواب میدهد!
سوالات متداول
دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال نوعی بازاریابی است که از اینترنت و فناوریهای دیجیتال آنلاین برای تبلیغ محصولات و خدمات استفاده میکند. شبکههای اجتماعی، وبسایت و ایمیل سه بستر اصلی دیجیتال مارکتینگ هستند.
دو هدف کلیدی دیجیتال مارکتینگ، افزایش آگاهی از برند و ارتباط سازنده با جامعه هدف است. امروزه تاثیر بالای فضای دیجیتال بر تصمیمگیری مشتری و شکلگیری نگاهش به برند را نمیتوان انکار کرد.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.